کار وکشاورزی امام (ع)


امامی که عبادت وراز و نیاز شبانه اش با خدا و شجاعت وجنگ آوریش نظیر نداشت. درکار و تولید و سازندگی نیز یگانه دوران بود. از دسترنج خود می خورد و با کار و عرق جبین، خانواده اش را اداره می کرد و آن را عبادت خدا می دانست و بیکاری و فقر و درنتیجه دست سؤال به سوی این و آن درازکردن را ازصفات زشت و پرنکبت می دانست.

1- آبیاری باغ های مدینه

روزی به خانه آمد و ازفاطمه (س) پرسید، غذایی داریم؟ پاسخ شنید که درمنزل چند روزی غذای کافی نیست. امام سطل آبی گرفت و بیرون رفت وآبیاری یکی ازنخلستانهای اطراف «قبا» را به عهده گرفت و شب تا صبح مشغول آبیاری شد. (11)

2-کارگری امام (ع)

روزی شرایط مادی زندگی برعلی (ع) به قدری تنگ شد که دچار گرسنگی شدید گردید. از خانه به جستجوی کار،بیرون آمد اما درمدینه کاری پیدا نکرد. تصمیم گرفت به حوالی مدینه برود تا شاید درآنجا کارپیدا شود. به آنجا رفت ناگاه دید زنی خاک را غربال کرده و منتظر کارگری است تا آب بیاورد و آن را گل نماید.
حضرت علی(ع) با او صحبت کرد. دریافت که او درانتظار کارگر بوده است. پس از توافق درمورد دستمزد مشغول آب کشیدن از چاه و آماده کردن گل برای ساختمان شد و درپایان کار مزد خود را که مقداری خرما بود از آن زن گرفت و به مدینه بازگشت. وقتی به محضر رسول اکرم(ص) رسید، ماجرا را بیان نمود.
پیامبر (ص) و علی (ع) با هم نشستند و از آن خرماها خوردند و گرسنگی آن روزشان برطرف گردید. (12)


3- تشویق به کار:


امام به بی نیازی و خودکفایی بسیار توجه داشت و همگان را برای بی نیاز شدن، به کار و تولید تشویق می کرد و خود آنقدر کار می کرد که در دستانش پینه و آبله وجود داشت.
در حدیثی فرمود: تجارت کنید و به کار و تولید روی بیاورید تا از آنچه در دست دیگران است بی نیاز شوید.(13)

دسته ها :
X