بسم الله الرحمن الرحيم
*( الهُمَ صَلي عَلي مُحَمّد وَ آل مُحَمّد )*
خدايا! بر من ببخش آنچه را از من بدان داناتري، و اگر بار ديگر به آن بازگردم. تو نيز به بخشايش بازگرد. خدايا! آنچه از اعمال نيكو كه تصميم گرفتم و انجام ندادم ببخش. خدايا! ببخش آنچه را كه با زبان به تو نزديك شدم ولي با قلب آن را ترك كردم. خدايا! ببخش نگاههاي اشارت آميز و سخنان بي فايده، و خواسته هاي بيمورد دل، و لغزشهاي زبان
خطبه 77 نهج البلاغه
اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِكَ
شهرياري كه نداند شب مردمانش چگونه به صبح ميرسد
گوركن گمنامي است كه دل به دفن دانايي بسته است
مردمان من امانت آسمانند بر اين خاك تلخ
. مردمان من خان و مان من اند
كوروش بزرگ
به همه اطلاع رسانی کنید
تا اطلاع ثانوی به هیچ عنوان پنی سیلین نزنید * هشدار* *طی 2 روز 5 نفر به علت تزریق آمپول پنیسیلین و راینتیدین در یاسوج جان خود رابه دلیل نامعلومی از دست دادند و تلویزیون دولتی هم هیچ خبری را ازین داستان تلخ منتشر نکرد. در صورت عارضه به هر کونه بیماری میکروبی یا هرنوع بیماری که لازم به استفاده از آنیبیوتیک است و یا تزریق وریدی می باشد ، از تزریق ممانعت به عمل آورید .و این موضوع را از طریق اینترنت و سایت های مستقل پیگیری کنید تا علت آن مشخص شود. l آفتاب: یکی از جانباختگان، جوانی 18ساله به نام "مجید شاکری"، دارای مدرک دیپلم بوده که به علت سرماخوردگی به پزشک مراجعه کرده و گفته میشود بعد ازتزریق پنیسیلین جان خود را از دست داده است. جوان دیگر "سیدرضا حسینی"، دارای مدرک کارشناسیارشد صنایع و از مدرسان دانشگاههای استان بود که پدر وی نیز از پزشکان متخصص استان است که گفته میشود چند ساعت بعد از تزریق پنیسیلین، جان خود را از دست داد و فرد سوم نیز که تاکنون هویت آن برای ایسنا مشخص نشده، بعد از سرماخوردگی، پنیسیلین تزریق کرده جان خود را از دست داده است. البته این پنی سیلین ها از کشور چین وارد شده اند و دولت دارد آنها را از بازار جمع میکند اما هنوز تو بازار هستند
بسم الله الرحمن الرحیم
*( الهُمَ صَلی عَلی مُحَمّد وَ آل مُحَمّد )*
از آنجاییکه دین اسلام بهعنوان کامل ترین دین الهی مطرح است و نیازمندیهای بشری را در هر زمانی جوابگوست؛ نسبت به ازدواج و کانون مقدس خانواده، تشویقها و ترغیبهای زیادی نموده است، تا جاییکه بیتالمال را یکی از ابزارهای رسیدن به چنین هدفی قلمداد میکند و علاوه بر موارد ضروری تکلیف کرده تا حاکم حکومت اسلامی برای رفع معضل جوانان و پیشگیری از افتادن در ورطه انحراف و مفاسد اجتماعی از بیتالمال مسلمانان استفاده کند. در این خصوص پیامبر عظیمشان اسلام میفرمایند:
«ما بنی بناء فیالاسلام احب الی الله عزوجل منالتزویج»
«در اسلام هیچ بنایی نزد خدا محبوبتر از بنای ازدواج نیست»
پاکدامنی و عفت در همه ملل ستودنی است و مختص قشر خاصی نبوده و نیست وبه همیندلیل در همه کشورها برای ازدواج آئین مخصوصی با توجه با قوانین و فرهنگ هر ملتی وجود دارد.
در اسلام عشقورزی تنها در ازدواج، پسندیده شمرده میشود.
بدون شک اعتقادات و باورهای دینی بهترین معیار در امر ازدواج هستند که مسلماً نتایج مثبت فراوانی را نیز در پی خواهد داشت. در واقع معنویت به زندگی انسان معنا میبخشد ، در خانوادهای که ایمان اصل قرار داده شود و محور زندگی مشترک بر معنویت قرار بگیرد و با معیارهایی که اسلام و قرآن عنوان میکنند ، زندگی مشترک پایهریزی شود ، دستیابی به ازدواج موفق امکانپذیر خواهد بود و موجب خوشنودی خداوند و پیامبر اسلام(ص) میشود و همچنین تحسین دیگران را هم درپی خواهد داشت.
معنویت، انسان را به هدفی عالی میرساند و حلال مشکلات ، برطرفکننده نارساییها در نظام خانواده و اجتماع است. معنویت نقش بسزایی درکامیابی و سعادت یک زندگی مشترک دارد.
طرفین قبلاز ازدواج بهتر است بدانند چه هدفی دارند و براساس هدف اصلی برنامهریزی کنند، میزان پایبندی طرفین به اعتقادات مذهبی از اهمیت بسزایی برخودار است.
در ازدواج زن و مرد بهعنوان زن و شوهر در کنار یکدیگر قرار گرفته و زندگی مشترک خود را شروع میکنند. تناسب زوجین در ابعاد معنوی و شخصیتی میتواند به خوشبختی و موفقیت طرفین منتهی شود ، با توجه به تاثیر رفتارها و تربیت خانوادگی افراد در زندگی جدید ، مد نظر قرار دادن پیشینه خانوادگی طرفین اهمیت بسزایی در موفقیت زندگی دارد. ازدواجهایی که معنویت در آن اصل قرار میگیرد ، از شیرینی و حلاوت بیشتری برخودار خواهند بود. ایمان جاذبه و کشش نیرومند و قوی میان طرفین را به عزت و انسانیت سوق میدهد.
در فضای معنوی طرفین خداوند را حاضر و ناظر بر اعمال، رفتار و گفتارشان میدانند، در صحبتهایشان صداقت دارند و رویاهایشان از زندگی آینده صادقانه بیان میشود ، درصورت برخورد با مشکلات عمیقتر و منطقیتر برخورد میکنند، ارتباطات عمیق و صمیمی است، همدلی وجود دارد، سنتهای غلط و تجملات از بین میرود و موضوع ساده کردن ازدواج مورد توجه قرار میگیرد ، سیر پرورش شخصیت افراد به سمت تکامل است و فضائل اخلاقی و انسانی در رأس قرار میگیرد.
طرفین یکدیگر را مستعد کمال، پیشرفت و تحول میپندارند، تاکیدشان بر صفات برجسته و مثبت یکدیگر است، تغییرات رفتاری و پیشرفت فکری و اخلاقی یکدیگر را تحسین می کنند، با ارائه پیشنهاد مناسب در خصوص حل مسائل و اعتقاد به گفتگوهای سازنده و ثمربخش، در تصمیمگیری مشارکت می کنند و در هدایت زندگی مشترک از هماهنگی لازم برخوردار هستند، مصلحت زندگی را بر منفعت شخصی ترجیح میدهند و سعی میکنند خواستههای فردی خود را در راه تحقق اهداف زندگی مشترک نادیده بگیرند و هرجا که مصلحت بزرگتری مطرح است انعطافپذیری بیشتری نشان میدهند، به تکامل یکدیگر میاندیشند، به تقویت روحیه یکدیگر فکر میکنند ، از انتخاب خود راضی هستند، قدرشناس، خوشقول، صحبتپذیر و قهرگریز، مثبتنگر، شاد، کمتوقع، صبور و باحوصله هستند و کلام حق و منطق صحیح را از جانب یکدیگر میپذیرند.
در معنویت، عشقی راستین و حقیقی وجود دارد، خدعه و نیرنگ، تظاهر و دروغ وجود ندارد.
بیاعتنایی و بیتوجهی افراد به معنویت میتواند مشکلات و موانعی را در زندگی مشترک ایجاد کند: این نوع روابط بسیار سست و شکننده خواهند بود و رابطهها هر روز کمرنگتر میشود ، طرفین خود را ملزم به رعایت تعهدات اخلاقی نمیبینند ، خود را در چهارچوب ازدواج و خانواده قرار نمیدهند ، دچار لغزش و اشتباه میشوند ، به خواستههای یکدیگر توجهی ندارند ، عملکردها موجب مخالفت طرفین میشود.
رفتارهای ناپسندخود را توجیه میکنند، مذاکره و گفتگو معنا ندارد، افراد ارزشی برای یکدیگر قائل نمیشوند، تنش و بحران در زندگی وجود دارد، تفاهم و رابطه حسنهای وجود ندارد، یکدیگر را با دیگران مقایسه میکنند، توقعات بیجا از یکدیگر دارند، از انتخاب خود پشیمان هستند ، یکدلی و یکرنگی وجود ندارد ، طرفین نسبت به یکدیگر بیتفاوت هستند و هیچگونه تعلق خاطری ندارند، از کلمات ناسزا و ملالآور در صحبتهایشان استفاده میکنند، از مرز تعادل خارج میشوند، کانون خانواده برایشان اهمیتی ندارد، به منافع شخصی خودشان مینگرند، صمیمیت و رفاقت معنی ندارد و لجاجت و رقابت ناسالم وجود دارد.
زندگی بدون معنویت دوامی ندارد و طولی نخواهد کشید که آتش عشق به سردی تبدیل میشود و شیرینی موقتی زندگی کوتاه به تلخی دائمی مبدل میشود، هیچ زندگی مشترکی نمیتواند بدون معنویت به مسیر خود ادامه دهد. معنویت داروی شفا بخش و التیامدهنده ضعفها و کمبودها و نارساییهایی است که معمولا در نظام خانواده پیش میآید و هدایتکننده انسان به سوی سعادت و بهروزی است و به استناد مضمون آیه 32 سوره مبارکه نور خداوند میفرماید: مقدمات ازدواج را فراهم نمائید و از فقر و تنگدستی آنها نگران نباشید و در ازدواجشان بکوشید چرا که اگر فقیر و تنگدست باشند خداوند آنها را از فضل خود بینیاز میسازد.
به امید آنکه همه جوانها با قرار دادن معیار ایمان و شناخت کافی بهترین تصمیم را که همان انتخاب عاقلانه و صحیح است، بگیرند و سعادتمند شوند.
منبع: روزنامه اطلاعات
اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ
بسم الله الرحمن الرحیم
*( الهُمَ صَلی عَلی مُحَمّد وَ آل مُحَمّد )*
زمانی که مشکل یا فشاری بر مرد وارد می شود، او بسیار ساکت می شود و در خود فرو می رود تا بتواند راه حلی پیدا کند. اما بر عکس زن از طریق صحبت کردن با جزئیات بسیار راجع به مشکلش به آرامش می رسد.
شناخت تفاوت ها و احترام به آن
قال علی(ع):
انهنَّ امانة الله عندکم فلا تضاروهنّ و لاتعضلوهنّ.
زنان در نزد شما امانت الهی هستند پس به آنان زیان نرسانید و آنها را تنها نگذارید.(1)
امام صادق(ع) فرموده اند:
خدا رحمت کند بنده ای را که رابطه ی بین خود و زنش را نیکو کرده است.(2)
همه ی ما به این موضوع واقفیم که مردان و زنان از لحاظ جسمی و روحی با هم متفاوتند، همان گونه که در خلقت ظاهری با هم تفاوت دارند در مسایل روحی و روانی نیز از یکدیگر متمایزند. اما هنگامی که یک ازدواج صورت می گیرد و زن و مردی زندگی مشترکی را شروع می کنند، هر یک از آنها به کلی فراموش می کنند که با دیگری متفاوتند و این تفاوت ها هم بسیار است.
هر یک گمان می کند اگر طرف مقابل دوستش دارد باید همان گونه باشد که او می خواهد. لذا سعی در تغییر طبیعت و فطرت دیگری می نماید تا او را به دلخواه خویش در آورد و به این خاطر روابط متشنج می شود و فرصت گفت و گوی صمیمی و دوستانه از بین می رود.
در مقالات بعدی مبحثی را به «پذیرش همسر» اختصاص دادیم و به خانم ها توصیه کردیم همسران خود را همان گونه که هستند بپذیرند. در این قسمت نیز به آقایان یادآوری می کنیم که زنان با مردان تفاوت های اساسی دارند. این تفاوت ها را بشناسیم و به آنها احترام بگذاریم.
یکی از بزرگ ترین تفاوت های بین زن و مرد، این است که هر کدام از آنها چگونه با فشارهای روحی کنار می آیند و در برخورد با مشکلات چگونه عمل می کنند و به چه نحوی عکس العمل نشان می دهند.
در این گونه مواقع مردها شدیداً در خود فرو می روند و گوشه گیر می شوند، در صورتی که زن ها با هیجانی فزاینده غرق در مسئله می شوند و خود را گرفتار می کنند.
زمانی که مشکل یا فشاری بر مرد وارد می شود، او بسیار ساکت می شود و در خود فرو می رود تا بتواند راه حلی پیدا کند. اما بر عکس زن از طریق صحبت کردن با جزئیات بسیار راجع به مشکلش به آرامش می رسد.
وقتی که مشکلی برای زنی پیش می آید، او فقط به یک شنونده نیاز دارد که بدون قضاوت و بدون ارایه ی راه حل، با دلسوزی به احساسات و گفته های او گوش کند.
وقتی که همسر شما از موضوعی ناراحت و کلافه است، به گرمی به سخنان او گوش دهید و اصلاً سعی نکنید که مشکل گشایی نمایید و یا مسئله ی او را کوچک و بی اهمیت جلوه دهید، بلکه فقط با دلسوزی و تایید، حرف هایش را بشنوید؛ این موقع است که زن احساس حمایت می کند و خشنود و راضی می شود.
صحبت کردن «نیاز» یک زن است و مرد هنگامی در روابط خود با همسرش موفق است که به این «نیاز» احترام بگذارد.
قال رسول الله(ص):
خیرکم خیرکم لنسائکم.(3)
خوب ترین شما آن کسی است که با همسر خود نیکو رفتار کند.
پس به این موضوع توجهی عمیق و اساسی داشته باشیم که زمانی زن احساس می کند از طرف همسرش مورد احترام و پذیرش قرار گرفته، که شوهرش شنونده ای خوب برای سخنان و احساسات او باشد.
یک مرد موفق به احوال همسرش اهمیت می دهد، مثلاً وقتی که به منزل می آید حال او را می پرسد و از او سوال می کند که روزش را چگونه گذرانده است؟ و هنگامی که می بیند او ناراحت است با علاقه و دلسوزی می خواهد تا برایش حرف بزند، وقت صحبت کردن دستان او را می گیرد و لمس می کند .به او نگاه می کند و نشان می دهد که به سخنانش توجه دارد، به کتاب هایی که می خواند، و مطالبی که بازگو می کند، توجه و علاقه نشان می دهد، با صبوری به حرف هایش گوش می کند و مرتب به ساعت نگاه نمی کند، یا روزنامه ورق نمی زند و کلامش را قطع نمی کند.
این گونه است که زن، احساس اعتماد و امنیت می کند و از عشق همسرش مطمئن می گردد و حس می کند که مورد احترام قرار گرفته و زمانی که زن احساس احترام کند، برایش آسان تر است که از مرد آن طور که در خورش باشد قدردانی نماید .
بدانیم فواید دنیوی و اخروی نیز از قبل روش های پسندیده ی رفتاری نصیبمان خواهد شد. چنان که در روایت است:
قال رسول الله(ص)
جلوس المرء عند عیاله أحب الی الله تعالی من اعتکاف فی مسجدی هذا.
نشستن مرد نزد زنش نزد خدای متعال محبوب تر است از اعتکاف او در مسجد . (4)
الامام صادق(ع)
من حسن بره باهله زادالله فی عمره.
هر که به خانواده اش نیکی کند خداوند بر عمرش بیفزاید. (5)
و عنه: من حسن بره اهل بیته زید فی رزقه.
کسی که نیکی و نیکوکاریش با زن و فرزند مطلوب باشد، به رزقش اضافه می شود. (6)
و حسن الخلق یزید فی الرزق.
اخلاق خوب روزی را اضافه می کند.(7)
موضوع دیگری که در تفاوت زن و مرد مطرح است، مساله ی چرخه ی طبیعی احساسات زن است. زنان هم چون امواج دریا متلاطم و متغیرند، زمانی سرشار از عشق و گاهی غمگین. با شناخت این بعد از وجود زن، راحت تر می توان با احساسات او کنار آمد و او را درک کرد. انتظار اشتباهی است که از یک زن توقع داشته باشیم همیشه سرحال و خوشحال باشد، چرا که به روال طبیعی، او دارای فرود و فراز احساس می باشد و نمی تواند به طور ثابت، یک رفتار همیشه شاد ارایه دهد.
با پذیرش این موضوع می توان به یک زن کمک کرد تا با آرامش، روند فطری چرخه ی احساسات خود را طی کند و به سلامت روحی و روانی دست یابد. شنونده بودن و توجه به سخنان و عواطف زن، تاثیر شگرفی در گذراندن آرام این مراحل دارد و بکار بندیم این کلام امام صادق(ع) را که:
الامام الصادق(ع):
المومنون خدم بعضهم لبعض، یفید بعضهم بعضاً.
مومنان خدمتکار یکدیگرند و به یکدیگر سود می رسانند.(8)
در مقاله ی بعد به بحث«خوش خویی واخلاق پسندیده ی مردان» می پردازیم.
ادامه دارد...
پی نوشت :
1- بحارالانوار، ج 103، ص 226
2- مکارم الاخلاق، ص 217
3- مستدرک، ج 14، ص 255
4- میزان الحکمة، ج 5، ص 2266
5- خصال، ص 21
6- بحارالانوار، ج 71، ص 396
7- بحارالانوار، ج 71، ص 396
8- الکافی، ج 2، ص 167
منبع: برگرفته از کتاب:«همسر اگر اینگونه می بود» - نویسنده:راضیه محمد زاده
سایت خبری قاصدک
نویسنده : حمید توکلی کرمانی
اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ
بسم الله الرحمن الرحیم
*( الهُمَ صَلی عَلی مُحَمّد وَ آل مُحَمّد )*
تقدیم به مادر خوبیها
«اگر تمامی حسن و کمالات در شخصی تجسم یابد،
هر آینه او فاطمه(علیها السلام) خواهد بود؛
بلکه فاطمه(علیها السلام) از تمامی حسن و کمالات بالاتر است.
به درستی که دخترم فاطمه (علیها السلام)، از نظر شرافت و کرامت بهترین اهل زمین است».
مقتل خوارزمی: ج 1، ص 60_ فرائدالمسطین: ج 2، ص 68.
اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ
ضررهاى موسیقى
1. ایجاد
عدم تعادل و توازن بین اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک؛
2. مرض مانى ( Manic)(
نوعى جنون است که درجات متعددى دارد)؛
3. مرض سیکلموتیمى
(Cyclothymie) ( هنرى باروک مىگوید:
نوعى بیمارى روانى است که شخص بیمار گاهى مىخندد و بعضى از اوقات از خود ترش رویى
نشان مىدهد و گاهى گرفته و غمگین است)؛
4. کوتاهى عمر؛ 5 مرض پارانویا (Paranoia) ( نوعى مرض روحى است که
شخص ادعاهاى بیهوده کرده و خود را شریفتر و بالاتر از همه مىداند )؛ 6. ضعف
اعصاب؛ 7. اختلالات دماغى ( اغتشاشات
مغزى، هیجانات روحى – جنون)؛ 8. تأثیرات قلبى؛ 9. واسطه انتحار و خودکشى؛ 10.
بیمارى فشار خون؛ 11. عامل فحشاء ؛12. تضعیف و تضییع حس شنوایى (سامعه )؛ 13.
تضعیف و تضییع حس بینایى ( باصره )؛ 14. هیجان؛ 15. سلب اراده و شکست شخصیت؛ 16. سلب غیرت؛ 17. عامل جنایت؛ 18.
جلب توجه غیر طبیعى؛ 19. از دست دادن نیروى فکرى؛ 20. تضییع نیروى قضاوت؛ 21.
افسردگى و خمودگى؛ 22. تهییج عشق؛ 23. شکست عمر و جوان مرگى؛ 24. زنجیر بردگى؛ 25. اتلاف وقت