ضررهاى موسیقى
1. ایجاد
عدم تعادل و توازن بین اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک؛
2. مرض مانى ( Manic)(
نوعى جنون است که درجات متعددى دارد)؛
3. مرض سیکلموتیمى
(Cyclothymie) ( هنرى باروک مىگوید:
نوعى بیمارى روانى است که شخص بیمار گاهى مىخندد و بعضى از اوقات از خود ترش رویى
نشان مىدهد و گاهى گرفته و غمگین است)؛
4. کوتاهى عمر؛ 5 مرض پارانویا (Paranoia) ( نوعى مرض روحى است که
شخص ادعاهاى بیهوده کرده و خود را شریفتر و بالاتر از همه مىداند )؛ 6. ضعف
اعصاب؛ 7. اختلالات دماغى ( اغتشاشات
مغزى، هیجانات روحى – جنون)؛ 8. تأثیرات قلبى؛ 9. واسطه انتحار و خودکشى؛ 10.
بیمارى فشار خون؛ 11. عامل فحشاء ؛12. تضعیف و تضییع حس شنوایى (سامعه )؛ 13.
تضعیف و تضییع حس بینایى ( باصره )؛ 14. هیجان؛ 15. سلب اراده و شکست شخصیت؛ 16. سلب غیرت؛ 17. عامل جنایت؛ 18.
جلب توجه غیر طبیعى؛ 19. از دست دادن نیروى فکرى؛ 20. تضییع نیروى قضاوت؛ 21.
افسردگى و خمودگى؛ 22. تهییج عشق؛ 23. شکست عمر و جوان مرگى؛ 24. زنجیر بردگى؛ 25. اتلاف وقت
کوتاهى عمر
از بسیارى از آیات قرآن کریم و روایات ائمه اطهار علیهمالسلام استفاده مىشود که اعمال خیر بر وسعت رزق و طول عمر مىافزاید ولى گناه و لهو و لعب، برکت را از بین مىبرد و از عمر انسان مىکاهد و موسیقى مطرب نیز، گناه و حرام به شمار مىآید. تجربه نشان داده است که معمولا موسیقیدانان با وضع نامناسب و باعمر کوتاه از دنیا رفتهاند، نامهاى برخى از آنها همراه با مدت عمرشان ذکر خواهد شدجنون و دیوانگى
موسیقى، در اثر فشار شدیدى که ارتعاشات و تحریکات خارجى آن روى
اعصاب وارد مىکند، قدرت اندیشه و فکر را از انسان مىگیرد. زیرا قوهى اندیشهى
در بین ارتعاشات موسیقى زندانى مىگردد و به تدریج منجر به اغتشاشات فکر و
نگرانىهاى روحى مىشود؛ تا جائى که موسیقى نیروى خرد را فلج مىکند و آثار جنون
براى چنین افرادى پیش مىآید و اکنون به نمونههایى از این دیوانگى توجه فرمایید.
* مجلهى روشن فکر دربارهى یک کنسرت
موسیقى مى نویسد
وقتى دخترها و پسرها، آهنگهاى تند و
رعشه انگیزشان را مترنم مىسازند؛ سالن به لرزه مىافتد، دختر جیغ مىکشد، به سر و
گوش هم مشت مىکوبند، غش مىکنند، موهاى خود را چنگ چنگ مىکنند و پسرها از هوش
مىروند. همهى اینها در مورد تأثیر آهنگهاى موسیقى در آنها است
* مجله روشن فکر در شماره 790، درباره
جنون ناگهانى مىنویسد
پس از پایان این برنامه ( موزیک )، در
همین نمایش پرهیاهو بود. براى اولین بار ( هیسترى ) دسته جمعى به جوانان حاضر در
کنسرت دست داد، پس از پایان برنامه بیتلها، جوانان که از موزیک پرهیجان آن ها عاصى
شده بودند به خیابانها ریختند، اتومبیلها را آتش زدند، شیشههاى مغازهها را
شکستند و مغازهها راغارت کردند و تعداد 315 نفر از آنها از فرط هیجان و غوغا غش
کرده به بیمارستان انتقال داده شدند
* چندى پیش آرتور براون خواننده انگلیسى ضمن اجراى برنامهاى در فستیوال موسیقى پوپ
تمام لباسهایش را از تن بیرون آورد و در برابر جمعیتى بیش از 15 هزار نفر برنامه
اجرا کرد. ابتدا پیراهنش را در آورد و چون تماشاگران به هیجان آمدند وى هنگام
خواندن آواز به کلى عریان شد و به خواندن و رقصیدن پرداخت. در این موقع افراد پلیس انگلیس خود را به صحنه رساندند و
خواننده عریان انگلیسى را دستگیر کردند
* در ملبورن 50 هزار نفر، بعد از گوش دادن
به یک کنسرت موسیقى چنان آنها را به هیجان آورد؛ که ناگهان همه با هم ریختند و
بدون جهت یکدیگر را زخمى و مصدوم کردند، تا پلیس خود را رساند. چند نفر به ضرب چاقو
از پاى درآمدند و تعداد زیادى مجروح شدند
* در ایالت « لیتل راک » خانم 64 سالهاى
به نام لیکیام » به جوانى
پیانو مىآموخت. نغمات موسیقى چنان در روح جوان ایجاد هیجان کرد که بدون دلیل از
جا برخاست و با 19 ضربه چاقو، معلم موسیقى خود را از پاى درآورد
عبادت امام
عبادت در کودکی:
همه مردم می دیدند که رسول خدا (ص)، حضرت خدیجه (س) و کودکی به نام علی (ع) وارد خانه خدا می شوند و نماز می گزارند. امام (ع) خود فرمود: «من با پیامبر خدا (ص) پیش از همه انسان ها نماز خواندم. در حالی که هفت ساله بودم من اول کسی هستم که با پیامبر نماز گزاردم» (1)
حتی آن زمان که پیامبر (ص) برای عبادت به غار «حراء» می رفت، علی (ع) را نیز همراه خود می برد. وقتی که جبرئیل برای نخستین بار در همان غار بر حضرت محمد (ص) نازل شد و آن حضرت را به پیامبری بشارت داد علی (ع) در کنار آن بزرگوار بود. (2)
مدهوش در عبادت:
ابو درداء به نقل عروه بن زبیر در مسجد مدینه خطاب به مردم گفت: آیا می دانید پارساترین مردم کیست؟ گفتند: شما بگویید.
پاسخ داد: امیرالمؤمنین علی(ع) و آنگاه خاطره ای نقل کرد که: ما و تعدادی از کارگزاران با علی(ع) در یکی از باغ های مدینه کار می کردیم، به هنگام عبادت، علی(ع) را دیدم که از ما فاصله گرفت و در لابه لای درختان ناپیدا شد. با خود گفتم شاید به منزل رفته است. چیزی نگذشت که صدای حزن آور علی (ع) را در عبادت شنیدم که با خدا راز و نیاز می کرد.
آرام آرام خود را به علی (ع) رساندم، دیدم در گوشه ای بی حرکت افتاده و آن قدر گریه کرده که بدن او بی حرکت شده است. با خود گفتم: شاید از خستگی کار و شب زنده داری به خواب رفته باشد، کمی صبر کردم. خواستم او را بیدار کنم هرچه تکانش دادم بیدار نشد، خواستم او را بنشانم نتوانستم. با گریه گفتم: انالله و انا الیه راجعون.
فوراً به منزل فاطمه (س) رفتم و گریان و شتاب زده خبر را گرفتم. حضرت زهرا (س) فرمود:
«ابودرداء به خدا علی (ع) مانند همیشه در عبادت از خوف خدا بی هوش شده است»
آب بردم و به صورت امام (ع) پاشیدم، به هوش آمد. وقتی مرا گریان دید، فرمود:
«در قیامت که مرا برای حساب فرا می خوانند چگونه خواهی دید» ابودرداء گوید: به خدا سوگند که این حالت را در هیچ کدام از یاران رسول خدا(ص) ندیدم. (3)
مشاهده معبود:
مولا علی (ع) فرمود: «ما کنت أعبد ربا لم أره» من آن نیستم که خدایی را که با چشم جان و باطن ندیده ام عبادت کنم!(4)
در عبادت مولای متقیان همین بس که «بیرون آوردن تیر از پای مبارکش را در حالت معنوی عبادت متوجه نمی شود»
برگرفته از سایت قرآنی المبین
بر اساس نظر بسیارى از روان شناسان، موسیقى، احساسات بشر را در
مسیر غیر طبیعى و غیر عادى توسعه مىدهد و انسان را در یک عالم ناخود آگاهى کامل
فرو مىبرد و قوهى خیال بافى غیر طبیعى و غیر واقعى را در انسان زیاد مىکند.
موسیقى، سبب لذت نیست؛ بلکه فقط قوهى خیال را تحریک مىکند و انسان از خیالهاى
خود لذت مىبرد، به خاطر آن که اگر چند نفر حتى یک نوع موسیقى گوش دهند، لذتى که
اینها از موسیقى مىبرند یک جوز نیست و آن تخیلاتى که در آن فرو مىروند یک شکل
نیست؛ بلکه هر کس یک نوع لذتى مىبرد و در یک عالم خیالى سیر مىکند. لذا مىگویند
: اکثر بیمارىهاى روانى از همین جا شروع مىشود که انسان در یک عالم گنگ فرو
مىرود که خود نمىتواند تعریف نماید. لازم به ذکر است تمام موسیقىها مذموم و
ناپسند نیستند؛ بعضى از آنها مفید و طبیعى و داراى مفسده نیستند. مانند : موسیقى
در میادین جنگ ... و آیا هر صوت خوش و زیبا غنا است ؟ مسلما چنین نیست؛ چون سیره
اهلالبیت و مسلمین بر این است که قرآن و اذان را با صداى خوش و زیبا قرائت
مىکردند. اما آنچه آهنگهاى که متناسب با مجالس فسق و فجور و اهل گناه و فساد
باشد و قواى شهوانى را تحریک نماید؛ غنا گفته مىشود. گاهى آهنگ با محتواى آن لهو
و باطل و غنا است
اینک به نظر بعضى از دانشمندان در این
مورد مىپردازیم
* ویکتور هوگو ( نویسنده مشهور فرانسوى )
مىنویسد
« علت این که ما از موسیقى خوشمان مىآید
این است که؛ در عالم خیالها و رؤیاها فرو مىرویم .»
* آرون کوپلند مىنویسد
« موسیقى، انسان را از عالم اصوات بیرون
مىبرد و به یک دنیاى خیالى و رؤیایى مىراند .»
* لئون تولستوى ( نویسندهى روسى )
مىگوید
« موسیقى، محصول تحریک احساسات، و هدف
احوال نفسانى و عواطف انسانى است .»
* دکتر ولف آدلر ( پروفسور دانشگاه کلمبیا
) مىنویسد
« موسیقى، علاوه بر این که سلسله اعصاب ما
را در اثر جلب دقت و خارج از طبیعى آن، سخت خسته مىکند؛ عمل ارتعاض صوتى که در
موسیقى ایجاد مىشود تولید تعرض خارج از حد طبیعى در جلد مىنماید؛ که بسیار
زیانمند است .»
* آلکسیس کارل فیزیولوژیست بزرگ فرانسوى
مىنویسد
« ساز و آواز و کنسرت و اتومبیلها و ورزش
نمىتوانند جاى فعالیت و کارهاى سودمند اجتماعى را بگیرند. رادیو نیز مانند سینما
و موزیکال، کاهلى کاملى به کسانى مىبخشد که با آن سرگرمند. بدون شک الکلسیم،
کارگران ما را از پاى در مىآورد و سر و صداى رادیو و سینما و ورزش نامناسب
روحیهى فرزندان را فلج مىکند
* کانت ( فیلسوف مشهور آلمانى ) مىنویسد