بسم الله الرحمن الرحیم

*( الهُمَ صَلی عَلی مُحَمّد وَ آل مُحَمّد )*

 

در احـوالات علامه مجلسى(91) (قدس سره) آمده است که ملاّ صالح مازندرانى(92) در جلسه درس او شرکت مى جست. چون ملا صالح رتبه علمى ممتازى داشت، استاد او را تشویق به ازدواج نمود و پس از آن که احساس کرد مایل و موافق است، به او فرمود: اگر تو علاقه مندى که ازدواج کنى، به من اجازه بده که همسرى صالح برایت برگزینم. و او همان جا به استادش اجازه داد. علامه مجلسى دخترى به نام آمنه داشت که علاوه بر تدیّن و تربیت اخلاقى، در احکام شرعى نیز دانشمند بود؛ چرا که پدرش او را از خردسالى به خوبى آموزش داده بود. هنگامى که علامه وارد خانه شد، آمنه را خواست و به او گفت: شوهرى برایت انتخاب کردم که در نهایت فقر، ولى در نهایت فضل و علم و تقوا است. و تو در پذیرش یا رد، آزادى. دختر گفت: فقر براى مرد عیب نیست. خلاصه سخن این که هر دو موافقت خود را براى این پیوند اعلام کردند و علامه مجلسى شمارى از مؤمنان را به مجلس عقد دخترش دعوت کرد.
آرى، یکى از مسؤولیت هاى والدین آن است که هنگام فرا رسیدن زمان ازدواج فرزندان شان، آن ها را به ازدواج تشویق کرده و آنرا پیچیده نکنند. به شروط مادى توجه ننمایند و بر مهریه اندک و ساده زیستى در زندگى تأکید کنند تا با آسانى کامل انجام گیرد، چه این که خوشبختى در گرو مال، اتومبیل و نظایر این ها نیست.

 

ادامه دارد ...


برگرفته از کتاب جوانان؛ ازدواج وراهکارها

نوشته آیت الله محمد شیرازی

اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ
 


X